ذلت یا افتخار، مسئله این است!
این نوشته را بعد از تریبون آزادی که امروز از طرف صدا و سیما در دانشگاهمان برگزار شد می نویسم، من هم در یک فرصت کوتاه ?دقیقه ای پشت این تریبون آزاد حرف زدم، اما وقتی حرفهای باقی دانشجویان را می شنیدم بعدش کلی حسرت می خوردم که چرا حرفهایی که اکنون می نویسم را آنجا به زبان نیاوردم. مطلبم را مثل آنجا اینگونه آغاز می کنم: سلام آقای رئیس جمهور بعدی!من یک دانشجوی مسلمان ایرانی هستم. نه تنها مسلمان یا تنها ایرانی. یک مسلمانِ ایرانی. دوستانم در صحبتهایشان می گفتند که سر خورده شده اند وقتی از پشت تلویزیون دیده اند که یک دلقک به سمت تو گوجه پرتاب کرده است. احساس ذلت و فرومایگی بهشان دست داده وقتی دیده اند که عده ای دیپلمات معلوم الحال در حین صحبتهای شما این مجلس را ترک کرده اند. سختشان آمده و عزتشان لکه دار شده که جهانیان (که البته نمی دانم دقیقا مرزهای این جهانیان به کجا محدود می شود، امیدوارم صرفا به اروپا و امریکا محدود نشود) در حالیکه خود، پرونده ی قتلهای بیشمارشان روی میز دادگاههای بین المللی است آنها را تروریست خطاب کنند. دوستانم هی هم می گویند که نباید خود را نماینده فکر تمام ایرانیهای مسلمان بگذاریم. اما آقای رئیس جمهور بعدی! حرف دوستانم را که شنیدی حرف مرا هم گوش بده. وقتی که یک دلقک تو را به جرم دفاع از حق مطلوم مورد اثابت گوجه قرار می دهد من به تو افتخار می کنم. چراکه اگر مرد بود و واقعا حرفهای تو را حرف ناحق و زور می دانست لنگه کفشش را که مال خودش بود پرتاب می کرد نه گوجه ای را که به او داده بودند! من به تو افتخار می کنم که تو را و مرا بخاطر گفتن حرف حق، تحریم می کنند و تروریست خطاب می کنند.
منبع:ستاد حمایتی از دکتر محمود احمدی نژاد
کلمات کلیدی: